کد مطلب:149277 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

کم اهمیت شدن این اصل در دنیای اسلام
اگر بخواهیم در موضوع اهمیت و عظمت این اصل از نظر قرآن، سنت، حدیث و آنچه كه در این زمینه وارد شده است بحث كنیم، روایت بسیار است و نشان می دهد كه اسلام تا چه اندازه به این موضوع اهمیت داده است. البته این امر یك بحث تاریخی لازم دارد تا روشن شود كه چطور شد در طول تاریخ، این موضوع به این عظمت و اهمیت در دنیای اسلام هضم و تحلیل رفت و روز به روز كوچكتر شد. و باید انصاف داد كه از نظر علمی یعنی از نظر بحث در كتابها، سنیها در این مبحث بیش از ما شیعه ها بحث كرده اند. اگر كتابهای فقهی شیعه از «كتاب الصلوة» گرفته تا «كتاب الدیات» را در مقابل فقه اهل تسنن قرار دهیم می بینیم در تمام ابواب، فقه شیعه در مجموع دقیقتر، مشروحتر، مفصلتر، متین تر و مستدلتر است، و من می توانم این مطلب را ثابت كنم. ولی متأسفانه در كتب فقهی ما در میان همه ی ابواب، باب امر به معروف و نهی ازمنكر خیلی كوچك شده است. البته در میان سنیها هم عملا كوچك شد.


معتزله - كه یكی از فرقه های متكلمین اهل تسنن هستند - امر به معروف و نهی از منكر را از اصول دین می دانند نه از فروع دین. شیعه می گوید اصول دین پنج تا و فروع دین ده تا یا هشت تاست و در میان اصول دهگانه، امر به معروف و نهی از منكر را ذكر می كند، ولی معتزله به پنج اصل در دین قائل هستند كه یكی از آنها امر به معروف و نهی از منكر است. اما خود اینها تدریجا در كتابهای خود از این بحث پرهیز كرده و آن را كوچك كردند. مورخین اجتماعی می گویند علتش برخوردی بود كه بحث در این موضوع با سیاستهای وقت داشت. چون این بحث به اصطلاح به قبای خلفای وقت برمی خورد و آنها مزاحمت ایجاد می كردند، معتزله مجبور بودند آن را در كتابهای خود نیاورند و یا كم بیاورند، با اینكه اصلی از اصول دینشان شمرده می شد.

انصافا در میان ما شیعیان نیز این مطلب خیلی كوچك شده است تا آنجا كه چند قرن است كه درباره ی امر به معروف و نهی از منكر در رساله های عملیه مطلبی نمی نویسند. تا آنجا كه من دیده ام، در میان رساله های عملیه آخرین كتابی كه این موضوع را مطرح كرده جامع عباسی شیخ بهایی است كه تقریبا مربوط به سه و نیم قرن پیش است. دیگر بعد از آن، این موضوع حتی از رساله های عملیه هم به طور كلی حذف شده است، در صورتی كه امر به معروف و نهی از منكر مثل نماز و روزه است، نباید دفن شود. این كه مسأله ی عبید و اماء نیست كه بگوییم امروز برده ای در دنیا نیست كه بخواهیم روی آن بحث كنیم و درست هم هست. زمانی كه برده وجود داشته باشد، بحث درباره ی احكامی كه در اسلام به نفع بردگان وجود دارد خوب است. وقتی برده ای نیست، دیگر بحث درباره ی آن به طور كلی غلط و بی فایده است. ولی امر به معروف و نهی از منكر موضوعی نیست كه از بین برود؛ همیشه وجود دارد و باید در رأس مسائل قرار گیرد، همیشه باید مطرح شود تا آن را فراموش نكنیم.